شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۱۲:۱۷ ب.ظ

درباره سايت

مشاوره کنکور تجربی

هر آنچه که برای موفقیت در کنکور تجربی بدان نیاز دارید...

مشاوره غیر حضوری

تصاوير برگزيده

بایگانی

پيوندها

شبکه های اجتماعی

هیچ وقت نگو وقت نداری...

 مشاوره انگیزشى

هیچ وقت نگو وقت نداری، به تو همان مقدار زمان داده شده که به هلن کلر، بیل گیتس، میکلانژ، مادر ترزا، لئوناردو داوینچی، توماس جفرسون و آلبرت انیشتین داده شده بود.

ترس از شکست

 مشاوره

آیا ترس از شکست شما را فلج کرده؟ نداشتن ایده یا ابزار، زمان و یا پول، مهترین علت دست به عمل نشدن ما نیستند. معمولاً دشمن در جای عمیق تری از ذهن ما سنگر گرفته است. ما نمی توانیم از زندگی خود بهره ی چندانی ببریم مگر اینکه با ترس از شکست مقابله کنیم.

نخست به ایجاد اولین خط دفاعی، یعنی یک "زره روانی" در مقابل ترس از شکست می پردازیم. در اینجا شش ایده آورده ایم که به شما کمک می کند که به شکست متفاوت نگاه کنید و نگذارید که شما را متوقف کند.


1) شکست فقط پله ای از ترقی است

آیا ما بیش از حد به شکست اهمیت نمی دهیم؟ ما بیش از حد بر آن تأکید می کنیم و شکست را به عنوان نتیجه نهایی می بینیم؛ به عنوان نتیجه نامطلوب چیزی که سخت برای آن تلاش کرده ایم. ما نکته اصلی را فراموش می کنیم که شکست تنها بخشی از یک فرآیند بزرگتر است: فرآیند یادگرفتن و رشد کردن.

آیا تابحال متوجه شده اید که بعضی از مردم _غیر از این همه استثنا_ فقط زمانی قوی تر می شوند که شکست می خورند؟ چگونه این کار را می کنند؟

اگر عمیق تر نگاه کنید، متوجه می شوید که آنها این طرز تفکر را در خود پرورش داده اند که شکست، بخشی طبیعی، از موفقیت است. متوجه شده اند که هر زمانی که شکست می خورند، از اشتباهات خود درس می گیرند. شکست، تنها پیامی است که می گوید چیزی را می توانستیم بطور متفاوتی انجام دهیم، پس هنوز جایی برای پیشرفت است. این همان دلیلی است که این افراد کمتر به شکست توجه می کنند؛ هیچوقت شکست را به عنوان یک حادثه ی مجزا نمی دانند بلکه آن را بخشی از یک فرآیند بزرگتر می دانند.

در زندگی، شکست های ما نقاط پایان نیستند بلکه پله های ترقی هستند. فقط زمانی دائمی می شوند که شما به آن اجازه می دهید. فقط در صورتی نقطه پایان می شوند که آنها را بپذیرید و دست از تلاش کردن بردارید.

2) ما هیچ وقت نمی توانیم یک بازنده باشیم

" شکست خورده یک حادثه است، یک شخص نیست." ویلیام دی براون

در مدرسه وقتی شکست می خوردیم تمسخر می شدیم. همین که بزرگتر می شویم تمسخرها، کمتر می شود اما همیشه وجود دارد. علت ترس از شکست در ما بسیار قوی است؛ شکست می تواند شناخت، پذیرش و اعتباری را که دیگران به ما می دهد تنزل دهد.

در طولانی مدت، طوری شرطی می شویم که حس خود ارزشمندی (self-worth) را با نتیجه عملکردهایمان، پیوند می دهیم. هر وقت که یکی از ایده هایمان شکست می خورد، انگار اجازه می دهیم که به عزت نفسمان ضربه ای وارد شود. ما شکست را عمیقاً در خود احساس می کنیم؛ انگار ما خودمان ایده ای هستیم که شکست خورده است.
اما نیازی نیست که به این صورت بیاندیشید. اگر چیزی را که امتحان کرده اید درست از آب در نمی آید، به این معنی نیست که شما یک شکست خورده یا یک بازنده هستید. معنی آن این است که شما به طور فعالانه در حال تجربه کردن و تلاش کردن هستید و در نتیجه آن، در حال آموختن هستید. از این منظرگاه، اصطلاح شکست خورده بودن (یا موفق بودن)، منطقی نیست.

اگر افراد اطراف شما این نکته را نمی فهمند و همچنان از شما بخاطر شکست هایتان انتقاد می کنند، احتمالاً علتش این است که آنها هنوز مفهوم تجربه کردن، تلاش کردن یا آموختن را نفهمیده اند. اما بخاطر منفی گرایی آنها ناامید نشوید. مادامیکه ذهن خود را برای تجربه باز نگاه می دارید، خود را برای اینکه مدام شکست می خورید ناراحت نکنید! افرادی که واقعاً به شما توجه دارند، همیشه از شما در شکست هایتان حمایت می کنند. آنها هیچوقت تصویر شخصی را که پشت شکست های شماست از دست نمی دهند.

 

3) شکست تنها راهِ به اندازه بالا رفتن است

" اگر تیرتان هر دفعه به درستی اصابت می کند، یعنی هدف یا زیادی نزدیک است و یا زیادی بزرگ." تام هیرشفیلد

تنها راه فهمیدن اینکه آیا به اندازه کافی بالا رفته اید، این است که خیلی خیلی بالا بروید و "خیلی خیلی بالا رفتن" به معنی شکست خوردن است.

یعنی اینکه اگر شما به اندازه کافی بالا نروید و یا به عبارت دیگر شکست نخورید، هیچوقت نمی توانید با اطمینان بگویید که مرزها برای شما کجا هستند.

رانندگان مسابقه های اتوموبیل رانی، عمیقاً این مسئله را درک کرده اند. حتی در این مورد ضرب المثلی هم دارند: "تنها راه اینکه بفمهی آیا به اندازه کافی سریع هستی، این است که ببینی آیا تصادف می کنی یا نه".
حالا اگر می خواهید با اجتناب از شکست، در زندگی راه "بازی بی خطر" را پیش بگیرید، می توانید با دانستن اینکه تقریباً به هدفتان رسیده اید، احساس امنیت کنید، اما باید بدانید که هدفی مرده و آسان برای نشانه گیری انتخاب کرده اید. به یاد داشته باشید که هیچوقت از این طریق نخواهید توانست بیشترین بهره را از زندگی خود ببرید.

4) شکست، جزء و بخشی از ابتکار است

"من شکست نخورده ام. فقط ده هزار راه دیگر پیدا کرده ام که جواب نمی دهد." توماس ادیسون

تا آنجا که از تولید ایده های خلاق می دانم، در حصول چیزهای شگفت آور، ایده داشتن، بخش دشوار راه نیست بلکه به عمل رساندن، دشواری راه است!

تفاوت بین ابتکار و خلاقیت این است که مبتکران کسانی نیستند که فقط در اتاق می نشینند و ایده می دهند بلکه آنها شجاعت این را دارند که از اتاق بیرون بروند و ایده ها را آزمایش کنند! حدس بزنید که چه اتفاقی می افتد وقتی که ایده هایشان را به عمل می رسانند؟

دقیقاً درست حدس زدید، در بیشتر مواقع شکست می خورند!

اما هرگاه که شکست می خورند، درسهایی را که آن شکست به آنها داده، به خاطر می سپارند و سعی می کنند که در تلاشهای متوالی خود، به حل مسئله نزدیک شوند.

یکی از بانفوذترین کتابهای قرن بیستم (و یکی از کتابهای مورد علاقه من)، کتاب " ذن و هنر نگهداری از موتورسیکلت" است که پیش از چاپش، 121 ناشر، آن را نپذیرفته بودند. و مطمئنم که این فقط یکی از تعداد زیادی از داستانهای ایستادگی در برابر شکست است که تا بحال شنیده اید.

این را در نظر داشته باشید که اگر نهایتاً به یک موفقیت دست بیابید، مردم به زحمت، شکستهای شما را به یاد خواهند آورد. اگر هنوز هم با دانستن این نکته نمی توانید بر مسئله غرورتان در مورد شکست غلبه کنید (بخش دو را ملاحظه کنید)، شانس دیگر شما این است که به این فکر کنید که اگر به تلاش خود ادامه دهید و در بعضی از نقاط به موفقیتهایی دست یابید، همه اشتباهات شما بطور جادویی از بین می رود.


5) شکست معمولاً به آن بدی که ما تصور می کنیم نیست

"تجربه، نامی است که به سادگی بر اشتباهاتمان می نامیم." اسکار وایلد


بله، شکست ممکن است خیلی هم بد نباشد؛ اما آیا فکر می کنید که
افزودن تصویر از طریق آدرس اگر بگویم که از شکست می توانیم لذت ببریم، خیلی مبالغه می کنم؟

جداً می گویم، مواردی بوده که خیلی از شکست می ترسیدم و وقتی که همانطور که انتظار می رفت، شکست خوردم، بسیار احساس آسودگی پیدا کردم. بزرگترین تهدید را پشت سر گذاشته بودم و دیگر چیزی برای ترسیدن نبود و ذهنم دوباره وضوح پیدا کرد. شکست، مطمئناً می تواند شما را آزاد کند.

آیا تا بحال شکست خورده اید؟ آیا به آن میزان وحشتناک بوده که انتظار داشته اید؟ خوب، حالا که دارید این مقاله را می خوانید به این معناست که از همه شکست هایتان جان سالم به در برده اید. حقیقت این است که شکست، هرگز به آن بدی که ما تصور می کنیم نیست. معمولاً ترس از شکست، خیلی وحشتناک تر از خود شکست است.

غالباً مردمی که در هیچ چیز شکست نخورده اند، فکر می کنند که شکست، بدبختی است. و چون تا بحال شکست نخورده اند فکر می کنند که همه چیز را می دانند. این افراد از یادگرفتن امتناع می کنند. هر بار که شکست می خوریم، به دنبال درسی که پشت آن شکست پنهان است می گردیم و از آن به عنوان فرصتی برای قوی تر شدن، عاقل تر شدن و یا فرد بهتری شدن استفاده می کنیم.

 

6) هر کسی می ترسد، هر کسی!

" شجاعت، نبود ترس نیست، بلکه قضاوتی است که می گوید چیز مهمتری از ترس هم هست." اَمبروز رِدمون

می خواهم رازی را به شما بگویم: نفر بعدی، به اندازه شما ترسیده. همه ما از شکست می ترسیم، حتی بزرگترین نوابغی که می توانید فکرش را بکنید. در واقع آنها بیشتر درباره شکست تقلا می کنند.

این چیز بدی نیست. ترس شما کاملاً طبیعی است، اگر حداقل، آنچه را که انجام می دهید ارزشش را داشته باشد، ترس از شکست همواره بخشی از راه خواهد بود. هیچوقت کاملاً از بین نمی رود.

آنان که به هدف رسیده اند برای این موفق نشده اند که نمی ترسیدند، بلکه برای این موفق شدند که هر روزه و بارها و بارها، به ترس از شکست غلبه کرده اند. آنان می دانند که ترس، هیچوقت از بین نمی رود اما اجازه نمی دهند که آنها را از حرکت باز دارد.

این مبارزه ای است که ارزشش را دارد و تمرین پایان ناپذیری است که همواره در آن شرکت می کنیم.

 

اکنون زمان این رسیده که به سوی عمل کردن، حرکت کنیم. در این قسمت، شش استراتژی قدرتمند آورده شده که می توانید آنها را از همین حالا، برای مقابله با ترس از شکست به کار ببرید.


1) ترس خود را تصدیق کنید


دلیل موجهی وجود دارد که چرا تصدیق، اولین مرحله ی هر برنامه ی بازیابی دوازده مرحله ای است؛ چون ما نمی توانیم با دشمنی بجنگیم که آن را نمی بینیم. تنها وقتی، زره روانی ساخته شده در برابر ترس می تواند مفید باشد که کاملاً ترسمان را از شکست بپذیریم.

با این وجود، تصدیق ترس از شکست، همیشه آسان نیست. در خیلی از مواقع، ترس از شکست بصورت زیرکانه ای تغییر چهره می دهد و به شکل اضطراب داشتن، به تعویق انداختن و دیگر شکل های مقاومت تبدیل می شود.
یک راه عالی برای افشای ترسها، روش قدیمی و ساده ی شرح حال نویسی است. تکنیک دیگری که بطور شگفت آوری جواب می دهد، گفتگو کردن با یک اردک پلاستیکی است! خیلی وقتها به کلام آوردن مشکلاتمان، تمام آن چیزی است که برای روشن ساختن آن نیاز داریم.

در مورد طبیعت ترس خود جستجو کنید؛ ترس شما درباره چیست؟ آن چه که مردم درباره شما می گویند؟ دقیقاً از چه نگران هستید؟ سعی کنید تا جایی که می توانید جزئیات را کندوکاو کنید. هر چقدر که بتوانید علل اصلی ترس خود را مشخص کنید بهتر است.

 

2) حال، یک قدم کوچک بردارید

وقتی که ترسمان را پذیرفتیم، هیچ استراتژی، بهتر از وارد عمل شدن نیست. در اینجا، به عمل وارد شدن و نتایج را مشاهده کردن، بهترین محرک است. لِمی که در اینجا به کار می بریم این است که نیازی به عملکرد شجاعانه و جسورانه نیست؛ در اینجا یک قدم کوچک به خوبی عمل می کند.

قدمهای کوچک، پاسخ خودبخودی مغز ما را به ترس، دور می زنند. اگر بخواهیم به یکباره چالشهای بزرگ را به عهده بگیریم، امکان دارد که از پا بیافتیم، اما وقتی بر قدمهای کوچک متمرکز می شویم، وضع به این صورت نیست. به محض اینکه به اولین موفقیت کوچکمان دست پیدا کردیم، برای ادامه راه، شروع به بنا نهادن اعتماد به نفسمان می کنیم.

قدمهای کوچک، هدف بسیار مهم دیگری هم دارند: می توان از آنها به عنوان یک مکانیزیم عالی برای فیدبک گرفتن، استفاده کرد. هر قدم کوچک می تواند به شما در تصحیح مسیر عملکردتان کمک کند. در بیشتر مواقع، برنامه ها، به ندرت یک جهته است؛ وقتی در برنامه به طور مداوم از ابزار فیدبکی، برای تصحیح مسیر آن استفاده می شود، می توان دقیقاً به هدف آن رسید.

بنابراین به کوچکترین قدم ممکن در پروژه خود بیاندیشید؛ قدمی که مطمئن هستید می توانید آن را به انجام برسانید و آن را همین اکنون انجام دهید. بعد از آنکه آن را انجام دادید، قدم بعدی را شروع کنید، سپس تمیزکاری کرده و تکرار کنید. هر چقدر قدم اول کوچکتر باشد، بهتر است.

 

3) موارد نامشخص را کاهش دهید

نامشخص بودن، یکی از بزرگترین منابع ترس و اضطراب است. معمولاً ترس به این دلیل خود را نشان می دهد که حداقل، یک جنبه از چالش پیش روی ما ناآشنا و ناشناس است.

وقتی ما بخش شناخته شده و ناشناس مشکل را تشخیص نمی دهیم، وضع از این هم بدتر می شود؛ همه چیز با هم مخلوط می شود و نتیجه آن حبابی از ترس و اضطراب در ذهن ماست.

واضح کردن اینکه چه وظیفه ای بیشترین بخش نامشخص قضیه است، به ما کمک می کند که انرژی ذهنی خود را نه فقط برای روبرو شدن با آن وظایف، بلکه همه وظایف پروژه تقویت کنیم.

بعضی مواقع، ما معمولاً با انجام وظایف آسان تر و به تعویق انداختن وظایف نامشخص، اطمینان دوباره پیدا می کنیم. البته این در شروع کار، برای راه انداختن ما خوب است، اما اگر به عقب انداختن وظایف نامشخص ادامه بدهیم، این وظایف به گیرانداختن ما و نوشیدن شیره انرژیمان، ادامه خواهد داد. بنابراین، بعد از اینکه کمی شتاب گرفتیم (بوسیله عمل کردن به قدمهای کوچک)، آنچه که باید به دنبال آن برویم، نامشخص ترین وظایف هستند.
لیستی از وظایف پروژه خود ایجاد کنید، باید در آن مشخص شود که مهمترین منابع نامشخص کدام است و سپس به سرعت با آنها مقابله کرد.


4) قبل از اجرای ایده ها، آنها را جمع کنید

آیا این نکته را در نظر گرفته اید که ترس از شکست، ممکن است سیگنالی باشد که به شما می گوید از منظرگاه اشتباهی، به مسئله روی آورده اید؟

اگر این مورد درست باشد، پس چرا قبل از اینکه به مرحله اقدام دست بزنید، ایده های بیشتری را جمع نمی کنید؟ یکبار شخصی به من گفت که " هر ایده ای در صورتی که تنها ایده توست، می تواند ایده بدی باشد"، من با نظرش موافق هستم.

نداشتن هیچ حق انتخابی، وحشتناک است، چون ما را به این فکر سوق می دهد که "پیروزی تنها راه انتخاب ماست". باعث می شود که باور کنیم نتیجه ای که انتظارش را داریم، تنها راه ممکن است و ما باید حتماً به درستی به آن برسیم وگرنه...


واضحاً، در اینجا مسئله، کم بودن راه جایگزین است؛ این ترس، بوجود آمده است که شرایط ما، وضعیت "یا همه چیز و یا هیچ چیز" است.

برای خارج شدن از این شرایط، باید ایده های خیلی زیادی پیدا کرد و بعد از آن، کمیت، کیفیت به بار خواهد آورد. نه تنها تعداد زیادی راه جایگزین دارید تا بتوانید احساس امنیت کنید، بلکه همچنین می توانید مسئله را با استفاده از یک ایده بهتر از ایده اصلی، حل کنید.

اگر تنها یک ایده دارید، از به اجرا رسانیدن آن خودداری کنید. از روشهای زیادی که برای تولید ایده است استفاده کنید؛ روش مورد علاقه من، روش لیستهای صدتایی (list of 100) و سهمیه های ایده (idea quota) است.

5) برای شکست، برنامه ریزی کنید

همانطور که در بخش اول این مقاله بحث شد، شکست جزء و بخشی از زندگی است. معنی این جمله چیست؟ در ملخص کلام، غالباً اگر همه چیز را درست انجام دهید، شکست خواهید خورد.

وقتی در فیلمها (بخصوص فیلمهای جنگی)، این دیالوگ را که "نقشه احتمالی چیست؟" می شنوم و سپس جواب کلیشه ای آن که " در اینجا شکست، گزینه ای برای انتخاب نیست"، چشمم را از خشم گرد می شود، فکر می کنید چرا؟ چون بدون توجه به اهمیت نتیجه، شکست نه تنها یک گزینه است بلکه اتفاقاً یک گزینه محتمل است.

خصوصاً وقتی کار مبتکرانه ای انجام می دهیم، شکست یک "مورد غیر محتملی نیست که باید فقط از آن آگاه باشیم". کاملاً خلاف این صادق است، شکست خوردن، هنجاری طبیعی است. انتظار شکست را داشته باشید و برای آن آماده باشید. بجای اینکه تظاهر کنید که شکست نمی تواند رخ دهد، آماده هوشمندانه شکست خوردن و آموختن از آن باشید.


بگذارید مسئله را واضح کنیم: این به معنی استقرار برای شکست نیست بلکه این کار برای این است که اگر این اتفاق افتاد، زیادی غافلگیر نشوید.

نکته ای که ممکن است در مرحله اول خلاف انتظار به نظر برسد، این است که وقتی شکست را به عنوان یک نتیجه محتمل در نظر می گیرید، احتمال پیروزیتان به شدت افزایش می یابد؛ کامل تر و همه جانبه تر در مورد مسئله خواهید اندیشید و مطمئن تر و آماده تر خواهید بود.

قبل از دست به کار شدن و فقط منتظر پیروزی بودن، لحظه ای صبر کنید و ببینید که اگر همه چیز طوری که انتظار دارید پیش نرود، چه کار خواهید کرد؟


6) بازی را دوباره تعریف کنید

همه ما می خواهیم موفق شویم، اما آیا تابحال شده که برای لحظه ای مکث کنید و بپرسید که واقعاً "موفق بودن یعنی چه؟"

نمی توانم این مقاله را بدون بیان این نکته به پایان برسانم که همه ما در تعریف موفقیت، آزاد هستیم. می دانم که کمی ناواضح به نظر می رسد، اما منظورم این است که تعریف "شکست" و "پیروزی" کاملاً به شما بستگی دارد. شما واقعاً نیازی به وفادار ماندن به استاندارد بخصوصی برای این تعاریف نیستید!


ممکن است شما موفقیت را با عقیده ای معمولی، که به موفقیت به دید نتیجه ذاتی آن نگاه می کند نبینید، بلکه آن را با میزان لذت و سرگرمی که در طی راه داشتید اندازه بگیرید، یا شاید آموختن برایتان مهم باشد، شاید هم هیجان و تجربه چیزهای جدید! راه های بسیاری است که چیزی، موفقیت آمیز باشد و واقعاً تأسف بار است که از همه این راه ها چشم پوشی کنیم و فقط به جواب ندادن آن فکر کنیم.


بیایید این عقیده را رها کنیم که فقط یک نتیجه موفقیت آمیز وجود دارد و همه احتمالات دیگر بلا استثنا، به معنی شکست هستند؛ هر نتیجه ای به طریقی موفقیت آمیز است. ممکن است که به نتیجه ای که انتظارش را داشته اید نرسیده باشید اما چیز جدیدی درباره خود یاد گرفته باشید. شاید توانایی بخودآیی و بازیابی خویش را پرورش داده اید. یا ممکن است در طول راه، اوقات خوشی داشته اید.

در هر صورت، با خود صادق باشید؛ تظاهر نکنید که اصلاً به نتیجه توجهی ندارید. منظور، فریب دادن خودتان در زمان شکست نیست، بلکه تلاشی هوشمندانه برای تغییر طرز تفکرتان و رهایی شما از محدود کردن خود به یک نتیجه است.


کلام پایانی

همانطور که ReddyK، یکی از خواننده های قدیمی وبلاگ ذهن روشن (Litemind) اشاره می کند، غلبه بر ترس بخشی از جسارت و بصیرت است. خوشبختانه، با کمک ایده های این مقاله (به همراه سایر ایده های آورده شده در بخش نخست) در هر موردی که با آن روبرو هستید، ابزاری برای مقابله بهتر با ترس از شکست خواهید داشت.

شکست، تبدیل به یک کلمه کثیف شده است اما نباید این گونه باشد. با شکست دوست شوید، تا شکست را حقیقتاً به آغوش نکشید، شایسته آنچه که موفقیت نامیده می شود نخواهید بود.

حذفیات منابع آزمون سراسری 96

 اخبار و اطلاعیه ها

 

فهرست حذفیات منابع سؤالات آزمون سراسری سال 1396

الف) دروس عمومی

نام کتاب

کد کتاب

پایه تدریس

سال چاپ

حذفیات و ملاحظات

قرآن و تعلیمات دینی2 (دین ‌و زندگی 2)

222

دوم

93

1-  فعالیت‌ها شامل:

نمونه یابی درصفحة 11- خودکاوی در صفحات 89 ، 90 و 118 - مقایسه در صفحة 91- ذکر نمونه‌ها در صفحات 106، 117 و 129- تطبیق در صفحات 119 و 151- همفکری در صفحة 128 - تفکر در آیات در صفحة 130- بررسی در صفحات 131، 167 و 180

2- پیشنهاد­ها در صفحات 14، 28 تا 31، 41، 59، 67، 75، 83، 109، 123، 133، 143، 159، 187 و 189

3- یادآوری­ها در صفحات 2 تا 3، 101 و 111

4- شعر صفحة 15

5- پاورقی­های کتاب

6- ترجمه­هایی که در مقابل آیات در کتاب نوشته شده است.

7- گام­ها در صفحات 27، 47، 97، 108، 123، 142، 158، 173 و 188

8- بیشتر بدانیم در صفحات 23، 25 تا 27، 57 تا 58، 93 تا 96، 99، 120 تا 122، 141 تا 142، 153 تا 157، 171تا 172، 185 تا 186

 9- مطالب نوشته شده در کادر آبی: صفحات 8 تا 11و 19 تا 21 و 39 تا 40

 

نام کتاب

کد کتاب

پایه تدریس

سال چاپ

حذفیات و ملاحظات

قرآن و تعلیمات دینی 3

(دین و زندگی 3 )

251

سوم

94

1- فعالیت‌ها شامل:

بررسی در صفحات 15، 30، 102، 176 , 190، 202،

جست‌وجو در صفحة 39

راه حل در صفحة 192

شناسایی عوامل در صفحة 203

تطبیق در صفحات 42، 44، 88، 139

خودارزیابی در صفحات 113، 161، 178

مقایسه در صفحة 120

اندیشه در صفحة 138

طبقه‌بندی در صفحة 189

2- برای مطالعه‌ها : در صفحات 15 تا 16، 28 تا 29، 33، 34 تا 35، 41، 44 تا 46، 56 تا 57، 65 تا 66، 78، 90 تا 91، 92، 99، 101 تا 102، 120 تا 121، 126 تا 129، 140، 150، 162 تا 163، 174، 181 تا 182، 192 تا 195، 205، 207 تا 212

3- پیشنهادها : در صفحات 35، 47، 57، 72، 93، 106، 115، 131، 141، 165، 183، 195

4- گام‌ها : در صفحات 18، 71، 107، 130، 151، 166، 206

 5- یادآوری‌ها : در صفحات 6 تا 7، 154، 168 تا 169

6- ترجمه‌هایی که در مقابل آیات در کتاب نوشته شده است.

7- پاورقی‌ها

 

 


نام کتاب

کد کتاب

پایه تدریس

سال چاپ

حذفیات و ملاحظات

معارف اسلامی

( دین و زندگی )

1/285

پیش‌دانشگاهی

95

1- فعالیت‌ها شامل :

- بررسی در صفحات 28، 51 ، 59، 61، 72، 96 - برنامه‌ریزی در صفحه 62 -  پیشنهاد در صفحة 20، 29، 40، 77 ,88- ذکر نمونه‌ها در صفحه 47- خودارزیابی در صفحات 34،36،69، 73-  هم‌اندیشی در صفحات 93 و  98،  مقایسه در صفحه 33، پیام  آیات در صفحه24، یادآوری در صفحه3

2- برای مطالعه: در صفحات 10 تا 12، 19 تا 20، 53 تا 54، 63، 75 تا 76، 95، 97 تا98، 99 تا 102، 110 تا 138

3- ترجمه‌هایی که در مقابل آیات نوشته شده است.

4- پاورقی‌ها

5- کتاب‌نامه

 

نام کتاب

کد کتاب

پایه تدریس

سال چاپ

حذفیات و ملاحظات

عربی 2 کلیه رشته­ها (به استثنای رشته ادبیات و علوم انسانی)

 

1/224

دوم

93

- بخش‌های الصورالجمالیه فی القرآن الکریم فی رحاب نهج البلاغه و فی ظلال الدعاء

- تمامی متون تحت عنوان «کَـیـفَ» در هر ده درس کتاب

- مبحث اسماء خمسه

- مبحث «أشعةُالقمـرِالفِضّـیَّـةُ» (جایگاه صفت در ترکیب اضافی)

- مبحث تطابق عدد و معدود

عربی3 کلیه رشته‌ها (به ‌استثنای‌ رشته ادبیات و علوم انسانی)

 

1/254

سوم

94

- نوع تقسیم حال:«حال فعلیه و اسمیه»

- مبحث«واو حالیه» / مبحث (ماضی+ ماضی= ماضی بعید یا ماضی ساده) و (ماضی + مضارع = ماضی استمراری)

- نقش «حال» بودنِ کلمه «وَحدَهُ»

- فعل مضاعف

- اسماء خمسه

- پاورقی درباره نکره مقصوده بودن (أیّ) و (أیّة)

- بحث توابع (عطف بیان و صفت)

- متن دوم درس دوم تحت عنوان المشهدُالثانی و بَعدَ مُرورِ زَمَن

- معتلات مزید؛

- فعل استثنائی «رأی،یری، رؤیةً، رَبه همراه مشتقات آن» ؛

- معتلات مجهول مانند: قیلَ، یُـقالُ ؛

- اعراب تقدیری اسم مختوم به ضمیر متکلم ی مانند نِعمَتی ؛

- تشخیص نوع اعلال و تشخیص ماقبل اعلال؛

- تشخیص حروف اصلی در معتلات؛

- ذکر نوع مفعول مطلق در «أیضاً، حقّاً، جیدّاً، شُکراً، سَمعاً و طاعةً، سُبحانَ اللهِ، مَعاذَ اللهِ...»؛

- - نکته های صفحه 61 (دو نوع حال تا پایان صفحه و دو سطر اول صفحه 62)؛

- متن داستانی خانواده آقای مجدّی؛

- واژه های جدید کارگاه ترجمه که در انتهای کتاب درسی در بخش واژه نامه وجود ندارند؛

- بخش ملحقات در انتهای کتاب

ب) دروس تخصصی گروه علوم تجربی

نام کتاب

کد کتاب

پایه تدریس

سال چاپ

حذفیات و ملاحظات

زیست­ شناسی و آزمایشگاه 1 (دوم)  

1/231

دوم

93

بخش‌های بیشتر بدانید،جدول­ها، پانویس صفحات و پیوست‌های کتاب

زیست شناسی و آزمایشگاه 2 (سوم)

1/261

سوم

94

زیست شناسی

2/290

پیش‌دانشگاهی

95

آمار و مدلسازی ( علوم تجربی)

5/258

سوم

94

فصل هشتم

فیزیک (1) و آزمایشگاه

2/206

اول

92

قسمت‌های مطالعات آزاد، پیوست‌ها، آونگ‌های مخروطی، حرکت‌های دورانی در سطح قائم

زندگی‌نامه‌ها، سرگذشت دانشمندان

فیزیک (2) و آزمایشگاه

2/226

دوم

93

فیزیک (3) و آزمایشگاه (علوم تجربی)

3/256

سوم

94

فیزیک  (علوم تجربی)

1/288

پیش‌دانشگاهی

95

شیمی 2 و آزمایشگاه

1/227

دوم

93

- مطالب بیشتر بدانید، آزمایش کنید.

- نامگذاری فراتر از کتاب درسی به ویژه برای ترکیب‌های آلی جزو هدف‌های برنامه درسی شیمی نیست.

شیمی 3 و آزمایشگاه

1/257

سوم

94

شیمی

1/289

پیش‌دانشگاهی

95

منبع: روابط عمومی سازمان سنجش آموزش کشور

روش تست زدن موفق

 مشاوره

روش تست زدن موفق بطور کلی بحث آزمون دادن چه بصورت تشریحی و چه بصورت تستی ،چه شفاهی چه کتبی ، جزء جدای ناپذیر در هر مقطعی است روش.

روش تست زدن موفق: اولین قدم تست زدن

بطور کلی بحث آزمون دادن چه بصورت تشریحی و چه بصورت تستی ،چه  شفاهی چه کتبی ، جزء جدای ناپذیر در هر مقطعی است، معمولاً یکی از مشکلات دانش آموزان یا دانشجویان این است که گاهی اوقات و در برخی دروس،نتایج آزمون ها، انتظارات آنها را برآورده نمی کند و به عبارت دیگر نمرات آنها از سطح انتظارشان پایین تر است. شاید این جمله را بارها و بارها شنیده باشیم که دانش آموزی  می گوید: خیلی خوانده بودم، نمی دانم چرا نمره ام پایین است.

بطور خلاصه برای پاسخ دادن به ای سوال باید گفت که نوع تمرین ومطالعه قبل از آزمون با ماهیت آزمون هماهنگی  داشته باشد، بطور مثال اگر دانش آموز یا دانشجو  برای موفقیت در آزمون  ریاضیات بیشتر به مطالعه مفاهیم ریاضی(و نه حل تمرینات)بپردازد،احتمالاً نتیجه او در آزمون در حد انتظاراتش نخواهد بود،برای آنکه این مفهوم بیشتر تشریح شود به توضیح زیر توجه کنید.

بطور کلی دروس به دو دسته تقسیم می شوند:

1) بیشتر تحلیلی : اگر دروسی نیاز به تمرین زیاد برای افزایش مهارت حل تمرین داشته باشد و به عبارت دیگر خواندن آن به تنهایی دردی را دوا نکند،آن درس تحلیلی است. مثل ریاضیات،فیزیک،عربی

2) بیشتر توصیفی: به دروسی که با خواندن بیشتر می توان در آنها تسلط بسیار بالایی دست پیدا کرد و معمولاً به حل تمرین زیاد نیاز ندارد،توصیفی گویند. مثل:زیست شناسی ،ادبیات،معارف و...

سوال: چگونه برای یک آزمون توصیفی خود را آماده کنیم؟

پاسخ: علاوه بر نکاتی که در مباحث روس مطالعه PQ5R دیدید، باید مراحل بازگو کردن یا توصیف کردن (Recite) را خیلی انجام دهید، به عبارت دیگر تیتر مطا لب را نگاه کرده و سعی کنید نکات آن پاراگراف را بگویید و سپس بازگشته و نکات جا افتاده را با روش دیگر مطالعه کنید. ( چون اگر روش قبلی مطالعه خود را تکرار کنید ، باز هم آن را یاد نمی گیرید و یا فراموش خواهید کرد. )

به عبارت دیگر برای تسلط روی مباحث توصیفی باید خروجی های شفاهی زیادی از خود بگیریم. در این جا خروجی یعنی پاسخ گویی مطالب با کمک آموخته های ذهنی خود ، علاوه بر این ، باید زمان بندی مرور هم به خوبی رعایت شود.

سوال : چگونه برای یک آزمون تحلیلی مثل : ریاضی ، فیزیک ،  فصل استوکیومتری شیمی ، مبحث ژ نتیک زیست ، عربی و ... خود را آماده کنیم؟

پاسخ : خروجی گرفتن و افزایش قدرت پاسخ گویی در این دروس با زیاد خواندن به دست نمی آید ، در چنین دروسی باید تمرین نوشتاری ( حل تمرین ) بیشتری انجام داد و این کار اگر تدریجی باشد نتایج بهتری به دنبال خواهد داشت. مثلاً اگر دانش آموزی روزانه 5 الی 10 تمرین فیزیک حل کند ، به زودی در این درس جزو بهترین های کلاس خود خواهد شد ، در صورتی که اگر این تمرینات را یک جا قبل از امتحانات حل کند ، چنین رشد قابل توجهی نخواهد داشت.

و حال چند نکته در مورد روش تست زنی صحیح که به صورت جداول ارایه می شود:


تست زنی آموزشی

تست زنی سنجشی

بهتر است بلافاصله یا با فاصله ی کمی از مطالعه انجام شود.

بهتر است با فاصله ی زمانی بیش تری از مطالعه انجام شود ( با نظر مشاور )

برای افزایش مهارت تست زنی و آموختن نکات درسی انجام می شود.

برای افزایش سرعت انتقال و حضور ذهن و جامعیت ذهنی انجام می شود.

درصدگیری انجام نمی شود و اهمیت ندارد.

پس از اتمام کل تست ها رفع اشکال انجام شود و درصدگیری شود.

زمان صرف شده در تست زنی مهم نیست.

حتماً باید تست زنی کنترل شود . ( با نظر مشاور )

کم یا زیاد بودن تعداد تست ها مهم نیست.

تعداد تست ها نباید کم باشد ( با نظر مشاور )

پس از رفع اشکال هر تست ، نکته ی مربوط به آن باید نت برداری شود.

پس از اتمام آزمون نکات مربوط به تست ها  نت برداری می شود.

بهتر است تست ها در حد سختی تست های کنکور و یا بالاتر باشد.

بهتر است در حد سختی تست های کنکور باشد.

بهتر است گزینه های غلط و درست تمام تست ها بررسی و تحلیل شود.

گزینه های غلط و درست تست هایی که نزده ایم یا غلط زده ایم بررسی می شود.

تعداد دروس بهتر است کم باشد ( برای جلوگیری از خستگی )

تعداد دروس بهتر است زیاد باشد . ( برای تمرین افزایش حضور ذهن )

تنوع تست ها باید زیاد باشد و تا حد امکان فرم تست ها تکراری نباشند.

اگر فرم تست ها تکراری هم باشد ، اشکالی ندارد.


با اشتباهات خود چه کنیم ؟

فرض کنید در یک آزمون جامع ( شامل تمام دروس ) شرکت کرده اید ، پس از آزمون متوجه خطاهای بسیاری شده اید که اگر اتفاق نمی افتاد ، نمره و رتبه شما بهتر می شد ، درست است که ناراحت هستید اما می توانید این شکست را به عنوان مقدمه پیروزی برای خود در نظر بگیرید به شرطی که عاقلانه عمل کنید و قبل از اقدام به هر کاری ابتدا اشتباه های خود را بشناسید و سپس به روش پیشنهاد شده ، آنها را به حداقل برسانید ، اشتباهات شما می تواند به دو دسته کلی تقسیم شود .

دسته اول : اشتباهات عملی که عبارتند از :

الف) عدم تسلط کافی به مباحث درسی .

ب) نخواندن درس و اتکا کردن به حضور در کلاس.

ج) سطحی خواندن درس ، چرا که فکر می کنید آن را می دانید.

د) شیوه های غلط مطالعه .

* درس خوانده اید ولی تمرین و تست کار نکرده اید.

1- درس را خوانده و بدون تمرین و آموزش لازم ، تست زده اید.

2- درس را با تمرین کافی کار کرده اید ولی تست نزده اید.

3- بدون درس خواندن به سراغ تمرین و تست رفته اید .

4- برای درس های عمومی تست کار نکرده اید.

5- هفته اول درس ها را خوانده اید و در هفته دوم تست هایش را زده اید.

دسته دوم : اشتباهات رایج ( به نظر پیش پا افتاده )

این اشتباهات عبارتند از :

الف) اشتباهات افقی ، تست را حل کرده به جواب عدد دو رسیده اید که در گزینه ( 3 ) است ولی اشتباهاً گزینه ( 2 ) را می زنید.

ب) اشتباهات عمودی ، پاسخ سوال 15 را در گزینه های سوال 14 یا 16 علامت می زنید.

ج) اشتباه محاسباتی ( 2 ضرب در 3 را 5 ، علامت منی را در نظر گرفتن و ... )

د) درست نخواندن صورت تست

ه ) درست نخواندن گزینه های تست

و) سرعت بیش از حد

ز) تک بعدی دیدن تست ( در سوال بیش از یک پرسش بوده و ما فقط اولی را پاسخ داده ایم )

ممکن است اشتباهات دیگری هم علاوه بر اشتباهات فوق وجود داشته باشد که بهتر است آنها را نیز تثبیت کنید و جهت ساده سازی کار به ترتیب زیر عمل کنید :

1- درصد خطای هر یک از دروس آزمون را به دست آورید ( تعداد غلط هر درس تقسیم بر تعداد سوال آن درس ضرب در 100 )

2- درس را با درصد خطای بالا را به عنوان مشکل عمده در نظر بگیرید.

3- برای درس فوق ( مشکل عمده ) بیشترین تکرار علت خطا را معین کنید.

منبع: آنلاین

تصویر ثابت

ابزار هدایت به بالای صفحه